کد مطلب:106201 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:471

شبهه ی 002











طولانی بودن برخی از خطبه ها و نامه های نهج البلاغه مانند خطبه ی اشباح و خطبه ی قاصعه و عهدنامه ی مالك اشتر و... و چونكه چنین سخنرانیها و نامه نگاریهای طولانی در صدر اسلام مرسوم نبوده بنابراین در انتساب آن به امیرالمومنین علیه السلام تشكیك می شود.[1].

پاسخ:

طولانی بودن سخنرانی و یا كوتاه بودن آن و همچنین همیشه یكنواخت صحبت كردن، چیزی نیست كه نیاز به حدیث و دستورالعمل صحبت كردن، چیزی نیست كه نیاز به حدیث و دستورالعمل داشته باشد و در صدر اسلام سخنرانان همه رقم سخن می گفتند برخی بیشتر طولانی و كمتر كوتاه و برخی برعكس آن و این

[صفحه 64]

شخص سخنران بوده كه بر اطاله ی سخن یا كوتاه سخن گفتن برحسب شرایط تصمیم می گرفته است.

و حتی خود كسانی كه این شبهه را مطرح كرده اند به این حقیقت معترفند كه هیچ دلیلی بر نفی خطبه های طولانی ندارند و می گویند:

«ما هیچ وقت نمی گوئیم كه طولانی بودن خطبه به این اندازه از نظر عقلی ممنوع است...»

بلكه «جاحظ» در (البیان و التبیین ج 1 ص 50) می گوید: «روایت كرده اند كه قیس بن خارجه بن سنان، روزی از صبح تا شب خطبه خواند و هیچ یك از سخنانش تكراری نبود نه در لفظ و نه در معنی».

زكی مبارك در «النثر الفنی» جلد 1 ص 59 می گوید: سحبان وائل[2]. همان سخنرانی كه طولانی بودن سخنرانیهایش معروف بوده و گاهی نصف روز سخنرانی می كرده و در عین حال خطبه های كوتاهی نیز از او نقل شده است.

بنابراین خطیبان- در صدر اسلام و پس از آن تا زمان حاضر- طبق فطرت و بر اساس شرایط زمانی و مكانی بر اطاله ی سخن یا كوتاهی آن تصمیم می گرفتند.

خطبه ها و نامه های علی بن ابی طالب علیه السلام نیز همین گونه بوده است

[صفحه 65]

گاهی همچون عهدنامه ی مالك اشتر در اثر شرایط حاكم بر مصر مصلحت بر اطاله ی سخن است و گاهی شرایط اقتضا می كند كه كوتاه سخن گوید.

و جاحظ می گوید: «عمر اهل خطبه های طولانی نبود و صاحب خطبه های طولانی علی بن ابی طالب است» پس این شبهه و اشكال نیز نادرست است.


صفحه 64، 65.








    1. نقل از «اثر التشیع الادب العربی»، ص 66.
    2. یكی از سخنرانان معروف زمان معاویه كه در شام می زیست.